کتاب لانژ
کتاب لانژ
درباره کتاب لانژ

داستان کتاب لانژدر گوشه‌ای دنج از شهر،

جایی هست به نام کتاب لانژ. کتاب لانژ مثل یک اقامتگاه شیک برای کتاب‌هاست. اینجا کتاب‌ها مثل مسافرانی هستند که برای مدتی توقف می‌کنند، استراحت می‌کنند و منتظر می‌مانند تا به دست میزبان جدیدشان برسند.

هر کتاب در کتاب لانژ یک اتاق مخصوص به خودش دارد. مثلاً:

اتاق شماره ۴۰۰، جایی که یک کتاب روانشناسی معروف اقامت کرده و برای پیدا کردن یک صاحب جدید آماده است.
اتاق شماره ۲۲، جایی که یک رمان عاشقانه قدیمی که روزی به یک دختر ۱۸ ساله امید داده، حالا منتظر است تا به یک نفر دیگر امید بدهد.
اتاق شماره ۱۰۸، جایی که یک دایره‌المعارف بزرگ علمی با غرور خاصی ایستاده و آماده است که دانش جدیدی به کسی هدیه کند.
در کتاب لانژ، وقتی یک نفر کتابی می‌خرد، به او می‌گویند: “شما الان میزبان این کتاب شدید.” این جمله یادآور این است که کتاب‌ها فقط وسیله نیستند، آن‌ها روح دارند و زندگی‌شان با ما گره می‌خورد.

در اینجا، کتاب‌ها به همراه کارت کوچکی ارائه می‌شوند که داستان زندگی قبلی‌شان را توضیح می‌دهد. مثلاً:

“من یک سال در قفسه‌های یک دانشجو بودم.”
“من توسط یک مادربزرگ خوانده شدم که هر روز با چای گرم کنار پنجره‌اش مرا ورق می‌زد.”
کتاب لانژ جایی است که کتاب‌ها آرامش پیدا می‌کنند و آماده می‌شوند که بخشی از زندگی جدیدی شوند. هر بار که کسی وارد کتاب لانژ می‌شود، حس می‌کند وارد دنیایی از آرامش، قصه‌ها و دانش شده است.